دوهفته نامه ی تندیس، شماره ی صد و شانزده، بیست و پنجم دی ماه 1386
______________________________________________________________________________
کیمرای حقیقی
«کیمرا» (۱) مشهورترین مجموعه ی ایفا لوترلاین (۲) است و با توجه به شیوه ی برخورد عکاس با ابزار عکاسی و نتایج حاصل از آن پژوهشی نشانه شناسانه به حساب می آید. لوترلاین در این مجموعه نسبت میان چهره و هویت را مورد تحلیل قرار می دهد. و این پرسش را پیش می کشد که چه نسبتی می تواند میان چهره ی فرد و یازنمود عکاسانه ی آن وجود داشته باشد. و در نهایت جایگاه چهره به مثابه ی نشانه ای هویتی را به پرسش می کشید.
آدم های درون تصاویر، منزوی، مبهوت و ناساز به نظر می رسید. بی راه نیست اگر با دیدن این عکس ها فکر کنیم که تصاویر، شامل عکس هایی از یک آسایشگاه روانی است. چرا که حالت چهره ها و چشمان خیره به نقاطی نا معلوم، موید این ادعا است.
در مسیر ساخت این مجموعه، عکاس سوژه هایی را برگزیده و از هر کدام از آن ها از زوایایی مختلف عکاسی کرده است و در نهایت با تمهیدات دیجیتال از تصاویر پراکنده ی هر فرد، چهره ای واحد ساخته است. تا جایی که برخی از تصاویر مجموعه، حاصل ترکیب سی پرتره ی مجزا هستند. هر چند اجزایی که یک تصویر کلی را می سازند همه، پرتره های سوژه ای ثابت هستند لیکن به سختی می توان نتیجه ی کار را بازنمودی از سوژه ی زنده ی اولیه انگاشت. دیوارها و پس زمینه های تصاویر فضای آشنایی را به ما نشان می دهد و زاویه ی دید تصویر، نسبت به سوژه هم راستای چشم و منطبق بر هنجارهای عکاسی پرتره است و همه ی این شرایط است که موقعیت چهره ها را ناسازه وار می سازد. نکته ی قابل تامل و شاید گفتمانی که این تصاویر پیرامون آن شکل گرفته اند، نسبت آن ها با واقعیت است.
چه ساز و کاری رخ داده است که این تصاویر از سویی نسبتی با سوژه ی واقعی دارند و در عین حال به همان اندازه رابطه شان با سوژه ی مبدا قطع شده است؟ احتمالاً همه ی ما چنین تجربه ای داشته ایم که در برابر دوربینی قرار بگیریم و پس از مشاهده ی تصویر عکاسی شده جمله ای از این دست بر زبان بیاوریم که " این عکس به هیچ وجه شبیه من نیست". زمانی که چنین جمله ای را بر زبان می آوریم می دانیم که تصویر مورد بحث به طور یقین تصویر خود ماست؛ اما این تصویر با آن چه ما از خود در سر داریم منطق نمی باشد. آن چه در مجموعه ی «کیمرا» رخ داده است چندین گام از مثال ما پیش تر رفته چرا که بیننده، مستندی از تصویر حقیق انسان های درون قاب در دست ندارد تا قادر به قیاسی مستقیم دست بزند. با این حال همه ی ما به سرعت درک خواهیم کرد که چیزی تغییر کرده است. ذهن ما این بار به جای انطباق دو تصویر- یعنی تصویر ذهنی از فرد و عکس- سنجه ای عمومی را به کار می گیرد که برآیند کلی تجربیات دیداری-زیستی ما به حساب می آید. این دانشنامه ی تصویری ماست که به سادگی این تصاویر را به عنوان تصاویری مستند را نمی پذیرد. چنان که حافظه ی واژگانی ما نیز ترکیبی تصادفی از واکه ها را به عنوان یک واژه ی حقیقی نخواهد پذیرفت – هر چند از لحاظ املایی شباهت به واژه ای شناخته شده باشد.
دیالکتیک حقیقت و مجاز، مجموعه ی «کیمرا» را وارد موقعیتی دوگانه می سازد که شبیه به ایهامی ادبی است؛ نشانه ای که در موقعیتی ثابت می تواند دو معنای مستقل را انتقال دهد. و این همان ویژگی است که در نام مجموعه نیز دیده می شود.
«کیمرا» در زبان فرانسوی و انگلیسی به معنا ی رویا و خیال خام است. تجربه ای ذهنی که گرچه از لحاظ عناصر سازنده در نسبتی مستقیم با جهان ما قرار دارد اما از قوانین این جهانی پیروی نمی نماید. اما همینت واژه – کیمرا- در اساطیر یونان، نام غولی است با سرِ شیر، بدن بز و دم اژدها که از دهانش آتش بیرون می آید. با در نظر گرفتن این دو معنا می بینیم که از سویی ایهام ادبی یاد شده در نام مجموعه نیز تکرار شده و از سوی دیگر معنای یونانی واژه، به سازوکار تجربه ی هنرمند را نیز اشاره دارد. چنان که ذهن اسطوره ساز بشر با ترکیب چندین موجود مستقل که هر کدام نام مشخصی دارند، هیولایی تازه می سازد که نام تازه ای نیز به خود پذیرفته است. و درست به سان تصاویر مجموعه که به واسطه ی کلاژی دیجیتال معنایی تازه یافته اند نمی توان آن را چیزی جز «کیمرا» نامید.
پی نوشت ها:
1) chimères
2) Eva Lauterlein (b.1977)
برای آشنایی بیشتر با آثار ایفا لوترلاین می توانید به سایت هنرمند مراجعه کنید:
www.evalauterlein.net
آدرس هنرمند:
eva@evalauterlein.net